این کالا را به دوستان خود معرفی کنید.
یه معلم هندسه داشتیم که خیلی خوب درس میداد و با بچهها رابطهی خوبی داشت؛ ولی سختگیر هم بود. مثلن بچههایی که تکلیفشون رو انجام نداده بودن باید 2 برابر جریمه مینوشتن و اسم این جریمه رو گذاشته بود: «خشم اقلیدس»!
اما جالبتر از خشم اقلیدس چککردن تکلیف بچهها بود که توی سه مرحله انجام میشد:
مرحلهی شهود: ایشون یه وقتایی به صورت شهودی حس میکردن که احتمالن بچهها تکلیفشون رو درست انجام ندادن و ماجرا با یک جملهی خوف شروع میشد: «امروز یه حسی بهم میگه باید تکلیفا رو ببینم.»
مرحلهی استقرا: تکلیفای دو سه نفر از بچهها رو میدیدن و اگه شهودشون اشتباه نکرده بود، وارد فاز سوم میشدن.
مرحلهی استدلال: یکی دوتا از سختترین سؤالای تکلیف رو از ما به صورت کتبی امتحان میگرفتن و هر کی نمیتونست نمرهی کامل بگیره، به خشم اقلیدس گرفتار میشد …
پیام اصلی این ماجرا (و شاید هم پیام اصلی درس هندسه) اینه که برای قضاوت کردن و تصمیم گرفتن، احساسات و شهود هرگز کافی نیست و باید استدلال کرد. وقتی دارید مسئلههای هندسه رو اثبات میکنید، یادتون بیاد که هندسه فقط یه درس نیست؛ یه دیدگاه و یه روش زندگیه.
در ماجراجوییهای هندسیتون موفق باشید.