ما در زبان متولد میشویم. بسیار پیش از آن که حتی نطفهی ما بسته شود. زبانی که امروز از آن برای بیان خواستهها، نیازها، رنجشها، لذتها، دوست داشتنها و دوست نداشتنهایمان از آن استفاده میکنیم، زندگی مستقل خود را داشته است.
اما مهم است بدانیم متولد شدن در زبان یعنی چـــه و چطــور میتواند بر دنیای روانی ما اثر بگذارد. واقعا چرا به زبان خــود میگوییم زبان مادری؟ چــرا در روزگار ما اینقدر میگــویند و میشنویم که باید با کودکان حرف زد و حرفهای آنها را شنید؟ چرا کلمات معجزه می کنند؟ چرا با کلمات فکر می کنیم؟
همانطور که عبارت مورد نظر ما –زبان مادر- نشان میدهد، در بحث زبان، مادران نقش ویژهای بازی میکنند. آنها این ابزار از پیش موجود را به کودک معرفی میکنند و میتوانند در سالهای رشد کودک، استفادهی او از این ابزار را تسهیل یا در مسیر آن مانع ایجاد کنند.