خلاصه این داستان :
جو و راوی دو پسر هم سنوسال هم هستند که در دو نقطهی دور و کاملاً متفاوت از هم بزرگ شدهاند، اما حالا هردویشان یک جا گیر افتادهاند: مدرسه! راوی همراه با خانوادهاش از هندوستان به آمریکا آمده، او فوقالعاده باهوش است اما توی مدرسهی جدیدش در آمریکا، کسی حرفهایش را نمیفهمد. جو همیشه در نیوجرسی زندگی میکرده و اختلال شنیداری دارد که باعث شده نتواند با بقیه خوب ارتباط برقرار کند و حالا که دوستان صمیمیاش از این شهر رفتهاند، هیچ دوست صمیمیای ندارد. جو و راوی فکر نمیکنند وجه اشتراکی داشته باشند، اما خیلی زود سر و کلهی یک دشمن مشترک پیدا میشود و آنها یک مأموریت مشترک دارند: اینکه حال قلدرترین بچهی کلاس را بگیرند! کمکم راوی و جو به این نتیجه میرسند که شاید آنقدرها که خودشان فکر میکردند، از هم دور نیستند و میتوانند بهترین دوستهای هم باشند؛ دوستانی که هر روز ناهارشان را با هم پشت یک میز میخورند.
«یه جا برام نگه دار» داستان شکلگرفتن یک دوستی تازه است، داستان پیدا کردن دوستی که شاید در ظاهر شبیه تو نباشد، اما به خوبی احساساتت را درک میکند و در شرایط سخت پشت تو میایستد. این کتاب برنده و نامزد جوایز مختلفی شده و نقدهای مثبت بسیاری برایش نوشته شده است. در ضمن، آخرِ کتاب، یک چیز باحال خوب برای خوانندههایی که عاشق غذا هستند، دارد!