خلاصه این داستان :
آدمها دو دستهاند: معمولی و غیرمعمولی! اما «آلبی» جزء دستهی سومه: آدمهای زیادی معمولی ! اون توی درس، ورزش و همهی چیزای دیگه خیلی معمولیه! ولی پدر و مادرش اینو نمیخوان! اونها دوست دارن «آلبی» اونجوری باشه که میخوان! برای همین «کالیستا» رو استخدام میکنن، اما کالیستا...