خلاصه داستان :
اگر یک حیوان جادویی از تو کمک بخواهد، چه کار میکنی؟
زلزله خانهی زوئی را تکان میدهد! شاید هم زلزلهای از نوع اسب تکشاخ باشد! دوست جدید خیلی بزرگی از راه رسیده که از درد رنج میبرد و این درد، روز به روز بدتر میشود. زوئی باید هر چه سریعتر، با کمک مامان و ساسافراس، راهی برای مداوای او پیدا کند!