خلاصه داستان :
فکرشو بکن یه درختی باشه که به جای آب و کود و آفتاب بخواد بهش دروغ بگی! البته همهي درختها در ازای چیزهایی که بهشون ميدیم کاری برای ما ميکنن. این درخت هم قراره به «فیت» یه رازی بگه. فیت دختر موقریه و تا حالا خیلی دروغ نگفته (حداقل بقیه در موردش اینطوری فکر ميکنن)؛ اما برای پیدا کردن راز مرگ پدرش مجبوره سراغ درخت دروغ بره!