خلاصه داستان :
طوفان هولناک کشتی بزرگی را غرق میکند و پنج ربات که تنها یکی از آنها سالم است به جزیرهای ميرسند. حیوانات جنگل به این ربات که نامش «رز» است یاد ميدهند که چطور از پس خودش بربیاد. او کم کم با حیوانات ارتباط برقرار ميکند و وقتی یک جوجه غاز پیدا ميکند او را پیش خودش نگه ميدارد و از او مراقبت ميکند. اما کارخانهی تولید رباتها خیلی زود متوجه غیبت رُز ميشود و چند ربات را به جزیره ميفرستد تا او را پیدا کنند. سرانجام رز که حضور بقیهي رباتها را تهدیدی برای جنگل و دیگر حیوانات ميبیند خودش را تسلیم رباتها ميکند اما برای خودش برنامهای مينویسد تا بعد از تعمیر دوباره به جزیره برگردد.