خلاصه داستان :
در جزایر صدگانه خورشید میدرخشد، اما هنوز هم راهِ پیش رو مبهم است. کانر، اَبِک، میلین و رولان برای پیداکردن طلسمهای قدرتمند به سرتاسر دنیا سفر کردهاند تا آنها به دست دشمن نیفتند.
در طول سفرشان به نظر میرسید کسی آنها را دنبال میکند و هر لحظه جایشان را میداند. حالا دلیلش را فهمیدهاند:
خائنی بین آنهاست...و قبل از به اتمام رسیدن این مأموریت، دام کُشندهای در انتظارشان است.