خلاصه داستان :
«ویزگول» عاشق غذاهای چربِ قهوهایِ حالبههمزنِ بدبوی قلنبهست. و وقتی که «ویز» و خانوادهاش تصمیم میگیرن باهم برن بیرون، ویز مجبور ميشه خودش دنبال غذا بگرده.
یه کتاب تصویری بامزه برای بچههای خردسال و حتی بزرگترها. داستانی جالب و خلاقانه که به بچهها یاد ميده که داشتن یه حیوون خونگی عجیب میتونه چه دردسرهایی درست کنه. و اینکه اگر یک حیوون خونگی داشته باشیم سلیقه و نظر ما مهم نیست و باید اونطور که اون دوست داره بهش غذا بدیم.