خلاصه داستان :
لالو، اژدهای کارلوس را دزدیدهاند. کارلوس تازه او را پیدا کرده بود که زنی به اسم اکو، سوار بر رعد، به آن سرزمین آمد و لالو را با خود به محل نامعلومی برد. اکو سالها پیش با اژدهای تندر خود، به نام نرو از آنجا فرار کرده بود و حالا میخواهد تمام اژدهاهای آن قلمرو را بدزدد. کارلوس، دریک و همهی استادان اژدها به دنبال لالو هستند. امیدواریم کارلوس و دوستانش موفق شوند لالوی کوچولو را پیدا کنند. امیدواریم لالو جایش امن باشد.