خلاصه داستان :
برای آنهایی که کتاب من و داداش رباتم را هنوز نخوانده اند،باید بگویم "سامی" یک داداش ربات دارد که این بار قرار است به خواهرش مدی کمک کند.مدی بیماری خاصی دارد و نمی تواند از خانه بیرون برود برای همین داداش ربات به عنوان دانش آموز جایگزین وارد مدرسه می شود تا گوش و چشم مدی سر کلاس باشد. یک روز داداش ربات به طرز مرموزی مشکل پیدا میکند و درست مثل ربات های مدارپریش غیرقابل کنترل میشود.یعنی کسی خرابش کرده؟شاید این ماجرا به رباتی که تازگی ها وارد مدرسه شده و خیلی هم باحال است، ربط داشته باشد!