خلاصه داستان :
اولین روز کودکستان است و بچهجغد دارد آماده میشود. مامان خیلی عجله دارد، اما بچهجغد هر بهانهای میآورد که توی خانه بماند. حتی اسباببازیهایش را که هیچوقت جمع نمیکرد دارد جمع میکند! یعنی مامان میتواند بچهجغد را قانع کند که کودکستان جای خوبی است و خیلی خوش میگذرد؟!