خلاصه داستان :
فرانکلین عاشق قصههاست. او دوست دارد بلندبلند کتاب بخواند تا همه بشنوند. اما اهالی دهکده از او میترسند، آخر او یک اژدهاست...
خوشبختانه فرانکلین با لونا آشنا میشود؛ دختری که مثل خودش عاشق کتابخواندن است. آنها باهم نقشه میکشند که یک کتابفروشی بسازند؛
یک کتابفروشی پرنده، دقیقاً روی کمر اژدها!ً