خلاصه داستان :
سیمور، دوست باوفای اسپلت، بیحال و غمگین است و اسپلت همهی تلاشش را میکند تا او خوشحال شود. اسپلت یک هدیهی خیلی خاص برای دوستش دارد: یک کتاب تشکر! او توی کتابش همهی کمکها و مهربانیهای دوستش را نوشته و به خاطر دوستیِ خوبشان از او تشکر میکند! آنها خاطرات قشنگ زیادی با هم داشتند (و البته خیلی از این خاطرهها هم خندهدارند!).
بهترین دوستِ اسپلت، گربهی دوستداشتنیِ داستان، یک موش کوچولوی بامزه است به اسم سیمور. این دو تا دوست خیلی هوای همدیگر را دارند! توی مجموعهی «موش و گربه» خبری از دعوای همیشگی موشها و گربهها نیست! آنها با هم خیلی خوش میگذرانند!