خلاصه داستان :
سبیلها و گوشها و پنجههای گربه همان است؛ ولی هرکس آنها را یکجور میبیند. ترس موش، نزدیکی زنبور عسل به بدن گربه، ارتفاع پرنده در آسمان، کوچکی کرم و ساختار چشم هرکدام، بر تصویری که از گربه میبینند، تأثیر میگذارد. حتی خود گربه هم نمیتواند خودش را همانطور که هست ببیند!
کتابی شگفتانگیز که تجربهی دیدن را موشکافی میکند. روایت ساده و شعرگونهی کتاب، بی آنکه داستان مهیجی بگوید، کودک را به تماشای دنیا از نگاه موجودات گوناگون میبرد و او را در تجربهی منحصربهفرد دیدن از چشم دیگران شریک میکند تا دریابد که واقعیت اگرچه یکی است؛ صورتهای گوناگونی دارد. تصاویر رنگارنگ و بسیار متنوع کتاب این نکتهی بدیع را بهخوبی نشان میدهند.