خلاصه داستان :
یک کلاه برای دو لاکپشت کم است. آنها تصمیم میگیرند عدالت را رعایت کنند و هیچکدام کلاه را برندارند؛ اما پذیرفتن این تصمیم برای هردوشان بهیکاندازه آسان نیست. ما در جایگاه خواننده، از این قدرت جادویی برخورداریم که همزمان ذهن هردو را بخوانیم، احساس خائنانهی یکی و صداقت دیگری و تأثیری را که بر هم میگذارند، کشف کنیم و لذت ببریم.
مثل دو کتاب دیگر مجموعهی «سه کتاب، سه کلاه»، در به چی داری فکر میکنی هم با داستانی ساده و درعینحال عمیق و جذاب روبهروییم که تصویر در روایت آن نقشی کلیدی دارد. کتاب به چالشی اخلاقی میپردازد که همهی ما بارها در روابط اجتماعیمان با آن روبهرو شدهایم و این را با زبانی چنان ساده بیان میکند که درک آن برای کودک خردسال ممکن میشود.