ژانر عاشقانه
ماجرای عاشقیت صفورای عبوس و بداخلاق به غلام لوده و زنباره. آن هم درست روزی که خوشخوشان غلام است، روزی که پاشنهی کفشهایش را خوابانده، موهای فرفری شبقرنگش را روغن زده و به خواستگاری میرود …
یکبار احمد شاملو در کتاب «کوچه» این قصهی عاشقانه را به شیوایی نقل کرد و به آن سر و سامان داد و حالا اعظم مهدوی با برداشت آزاد از این قصه، به شخصیتهای دلنشین این قصه جان داد و داستانی با روایتی طنزآلود و لحنی کوچهبازاری بازآفرید.