خلاصه داستان :
این قیافهی من است وقتی فکر نبوغ آمیزی به ذهنم میرسد (که زیاد هم اتفاق میافتد) مارکوس دوست دارد فکر کند فکرهای او خوب است، ولی بیشتر فکرهایش افتضاحاند. وقتهایی که عمو کوین میگوید متخصص همهچی است، قیافهی بابا این شکلی میشود. این هم منم وقتی میبینم موهای دلیا فاجعه شدهاند.