خلاصه این داستان :
همهی شواهد به کمیسر میگویند که تینو، جاعل چیرهدست سابق، دوباره به چاپ اسکناس تقلبی مشغول شده است. کمیسر با عصبانیت، به پارکهتل میرود و اسکناسهای تقلبی را به تینو نشان میدهد. کمیسر، تینو را متهم میکند که دوباره در حال جعل اسکناس است، اما تینو میگوید که روحش هم از این قضیه خبر ندارد و این اسکناسها را او جعل نکرده است.
پس این اسکناسهای تقلبی که مشابهش را فقط تینو جعل میکرده از کجا آمده؟