خلاصه این داستان :
جان کمیسر کلیکر در خطر است!
او برای استراحت به تعطیلات چند روزهای رفته و دور از شهر است، ولی در همان روزها، نامهای از طرف او به دست دوستانش، یعنی همان شش خلافکار سابق میرسد که در آن نوشته همهچیز روبراه است و از آدی میخواهد که به دیدنش برود. از میان دوستانش، تنها تینو، که قبلاً جاعل اسکناس بوده، متوجه میشود این نامه به زبان رمز نوشته شده است و پیام آن این است: «خطر! نیایید!»کمیسر را دزدیدهاند. یکی از دزدها که تازگی از زندان فرار کرده، میخواهد انتقام بگیرد، اما حساب دوستان کمیسر را نکرده و نمیداند که آنها برای نجات جان او، خود را به هر آب و آتشی میزنند.