روزی روزگاری سهتا رنگ بودند: زرد و آبی و قرمز.
قرمزها یککمی عصبانی و پرسروصدا بودند، آبیها خونسرد بودند و زردها هم شاد و خوشحال. همه کنار هم با خوبی و خوشی زندگی میکردند تا اینکه یک روز قرمزها کلی سروصدا راه انداختند که خودشان از همه بهترند.بعد هم زردها اعتراض کردند که نهخیر ما از همه روشنتر و باهوشتریم، پس ما بهتریم. اما آبیها که خیلی خونسرد بودند هیچی نگفتند. دعوا بالا گرفت و قرار شد هر رنگی یک جای شهر زندگی کند و همگی از هم جدا شوند.
شهر بدون رنگهای قشنگ، تاریک و زشت میشود. به نظر شما ممکن است نظرشان عوض شود؟