اوا فکر میکند پدر و مادرش آنقدر به خودشان مشغولند که حتی اگر او ناگهان در یک کتاب گم شود هم متوجه نخواهند شد. «جوریس» برایش تعریف میکند که از یک کتاب بیرون آمده! یعنی این ماجرا اتفاقی است؟ یعنی پیدا شدن جوریس ربطی به آرزوی الویرا دارد؟ به این ترتیب اوا ناگهان درگیر ماجرایی میشود که حتی الویرا، شخصیت افسانهایش هم خوابش را نمیدید. از آن جور ماجراهایی که فقط مخصوص دوستهای صمیمی است.
کتاب متولد ماه آوریل دربارهی دختری به نام «اوا»ست که عاشق کتاب خواندن است. اوا همیشه خودش را در رویای شیرین کتاب خواندن غرق میکند تا ناراحتیهای زندگی واقعی را فراموش کند. او در رویاهایش یک شاهدخت به نام «الویرا»ست؛ در واقع وقتی کتاب می خواند الویرا میشود، برای همین دلش میخواهد برود و برای همیشه توی یک کتاب زندگی کند!