نو ، آکبند
خلاصه داستان :
فرانکی دوست ایبی در حین بازی توی یک گودال عمیق میافتد و ناپدید میشود. به دنبال او بچه ها توی گودال میپرند تا نجاتش بدهند. ناگهان متوجه میشوند مانند آلیس، در سرزمین عجایب فرود آمدهاند. از بین این چند نفر، تنها پنی این کتاب را خوانده و داستان را میداند. بچه ها با خوردن نوشیدنیای که رویش نوشته: من را بنوش! کوچک میشوند. آنها برای پیداکردن فرانکی وارد باغ بزرگی می شوند و در باغ چیزهای عجیبی میبینند...