نو ، آکبند
خلاصه داستان :
به «ماکاموشی» جزیرهی جوندگان جسور، خوش آمدید! من جرونیمو استیلتن هستم. سر دبیر پرفروشترین روزنامهی جزیرهی ماکاموشی. ولی بیشتر دوست دارم داستانهای ماجراجویانه بنویسم. کتابهای من توی ماکاموشی مثل توپ صدا میکند و حسابی پرفروشاند! از پنیر سوئیسی تازه، خوشمزهتر و از پنیر چدار کهنه تند و تیزترند. سیبیل چسب و بامزهاند، خندهدار و فراموش نشدنی. دهنتان را آب میاندازد، به سیبیلهایم قسم! من هیچ وقت موش شجاعی نبودهام. اما یکدفعه ترسها سراسر زندگیام را گرفتند. برای همین تهآ و تراپولا تصمیم گرفتند درمانم کنند. من را کشاندند تا فرودگاه. من از پرواز میترسم! و بعدش هم من را بردند به اعماق جنگل تله موش. مجبور شدم سوپ حشره بخورم، از درختهایی به بلندای آسمانخراش بالا بروم، توی رودخانههای وحشی شنا کنم و حتی مار گره بزنم! چطور بزدل موشی مثل من از این چیزها جان سالم به در ببرد؟